محل تبلیغات شما
              ماه صیام

 

یاد دارم روزی از ماه صیام
ماه قرآن و دعا و اهتمام

ماه استغفار و عفو و بندگی
ماه صبر و ماه مهر و زندگی

ماه وصل عاشقان با صفا
ماه مهمانی ذات كبریا

ماه كسب علم و عرفان و شعور
ماه ترك كبر و عصیان و غرور

مات و حیران بودم از افكار خویش
دل ز سودای محبّت ریش ریش

ناگه از الطاف خلاّق ودود
گوش جان از هاتفی رازی شنود

صبح بود و وقت ترك خواب ناز
وقت كشف راز و هنگام نماز

دیدم آنگه سرخوشان وصل یار
آن قلندر مشربان كردگار

جمله بودند از تحیّر در قیام
مست انوار خدای لاینام

صف بصف اندر نیاز و در نماز
غرق حیرت در جمال بی نیاز

پیش آنان سرور و سلطان دین
ساقی كوثر امیرالمؤمنین‌(ع)

بود سرگرم مناجات خدا
محو توحید و برون از ماسوا

آنچنان مست جمال یار بود
سرخوش و دلدادة دلدار بود

گو كه فارغ بود از كون و مكان
آن امام بی‌كلام انس و جان

عین عین‌ اللـه با عین بصیر
شاهد انوار خلاّق قدیر

نغمة وجّهت وجْهش» هر زمان
پیچد اندر محفل لاهوتیان

بگذرد آوای تكبیرش عیان
از حجابات زمین و آسمان

از قیامش انجم و افلاك و ماه
بل تمام كاینات از ماه و چاه

سرخوشند از ساغر صهبای او
مستِ مست از جام استغنای او

جملة ذرّات مست ساز او
آفرینش بود هم آواز او

ناگهان آن مظهر بود و نبود
كرد آهنگ ركوع، وآنگه سجود

از سجودش قدسیان حیران شدند
ساكنان عرش دست افشان شدند

در سجودش رازها بنهفته بود
كشف آن باید نمود اهل شهود

تا شهنشاه عزیز سر فراز
رأس خود برداشت از مهر نماز

لرزه بر اندام اهل دل فتاد
آتش اندر جان آب و گل فتاد

ابن ملجم آن شقّی الأَشقیا
كرد خونین وجه، وجه‌اللـه را

از جفای تیغ آن ملعون خوار
آیت شقّ‌القمر شد آشكار

هیكل توحید شد نقش زمین
زد به سر در آسمان روح الامین

نغمة فزت و ربّ الكعبه» را
بر زبان آورد شاه اولیا

غرق خون گردید محراب امام
روز شد در چشم او ظلمات شام

یادم آمد سرزمین كربلا
وقت جنگ پور شیر لافتی

آن زمانی كه عمود آهنین
خورد بر فرق یل امّ‌البنین

آن ابوالفضل‌(ع) آن علی‌(ع)را نورعین
آن كه بودی طاقت جان حسین‌(ع)

روز شد در چشم او ظلمات شام
گشت آن شیر عرین آهوی رام

دشمنان را گشت جرأت بیشتر
تاختند آن روبهان بر شیر نر

آن ستمكاران اشرار زمان
دشمنان كینه جوی بی‌امان

آن سیه بختان بنموده فرار
باز برگشتند بهر كارزار

ماند سقای حرم آن نور عین
در میان دشمنانش بی‌معین

گفت ناگه از دل ادركنی اخا
ای امام بی معین ما سوا

ای ضیابخش تمام كاینات
علّت ایجاد كلّ ممكنات

خود بفریادم رس ای جان جهان
ای مرا روح و روان، آرام جان

          بس كن ای فانی» حدیث غم فزا
                    سوختی زین ناله جان ماسوا

ماه صیام و شهادت امام علی(ع)

غزل استقبال از نیر تبریزی

غزل - غلام شاه مردان

جان ,ع ,ای ,مست ,امام ,دل ,ماه صیام ,بود و ,شد در ,در چشم ,و ماه

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

sopameve Sandra's game موسسه حقوقی بین المللی دفاع یاران عدالت رمانهای عاشقانه فرنین مدلز suenimasdoa ☆♡ Lady Anime Fanfic☆♡ موسیقی_درآمد_حسابداری esoliftroub Susana's life